تحولات منطقه

چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند «حقیقت» در شمایلی متفاوت از سال‌های پیش به کار خود پایان داد. جشنواره امسال سینمای مستند ایران به صورت آنلاین برگزار شد و نشان داد که می‌توان از شیوه برگزاری آنلاین برای برخی از جشنواره‌ها و همایش‌ها بهره برد تا هم گستره مخاطبان وسیع‌تر شود و هم هزینه‌ها کاهش یابد.

روایت «چشم ایرانی» از سیستان تا حلب
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

تجربه موفق برگزاری آنلاین یک جشنواره مهم سینمایی کشورمان می‌تواند الگویی باشد برای سایر رویدادهای فرهنگی و توجه به این نکته که حتی با تمام شدن کرونا نیز نباید شیوه آنلاین را در کنار شیوه مرسوم برگزاری جشنواره‌های هنری فراموش کرد. این شیوه به عنوان مزیت می‌تواند آثار فیلمسازان را در پهنه وسیع سینمای جهان نمایان کند و مخاطبان بیشتری را در بر بگیرد، اگرچه همچنان مسئله امنیت فیلم‌ها و پیشگیری از کپی غیرقانونی آثار، گریبانگیر شیوه اکران آنلاین است.

تعداد فیلم‌های قابل توجه و چشمگیر این دوره از جشنواره نسبت به سال گذشته، کمتر بود و شاید بتوان یکی از دلایل فقر آثار قابل توجه در این دوره را شیوع کرونا از زمستان سال گذشته دانست. ایده‌هایی که شاید در مرحله تولید متوقف شده و ساخت آن‌ها به دوران پساکرونا موکول شده است. با وجود این پدیده کرونا موجب تولید مستندهای زیادی در این باره شد که در میان آن‌ها برخی از سوژه‌ها، پرداخت بهتر و فرایند تولید جدی‌تری داشتند همچون «آنجا سپیده‌دم»، «چامون» و «تنگ نای». بخش دیگری از فیلم‌های جشنواره امسال معطوف به مسئله سیل سال گذشته از گمیشان گرفته تا لرستان و بلوچستان بود. اما آنچه در جشنواره مستند امسال و سال‌های گذشته بیش از پیش هویدا بود، رنگین‌کمان فرهنگی جغرافیای وسیع ایران عزیز است که موجب ساخت روایت‌های متکثر مستندسازان از اقلیم‌ها و قومیت‌های مختلف شده است. روایت‌هایی که سازنده تصویری زیبا از تنوع فرهنگی، قومی، نژادی، زبانی و اقلیمی کشورمان هستند. از این منظر شاید بتوان جشنواره فیلم مستند «حقیقت» را بزرگ‌ترین و غنی‌ترین ویترین فرهنگی ایران دانست که یا قصه‌ها و پرونده‌هایی را از دل تاریخ این مرز و بوم بیرون می‌کشد و نبش قبر می‌کند و یا اینکه روایتی از حوادث و آدم‌های متأخر این سرزمین دارد.

سینمای مستند بهترین ابزار تصویری است که می‌تواند رنگین‌کمان فرهنگی که جزو داشته‌های ایران بزرگ است و همه ما به آن افتخار می‌کنیم را در قاب تصویر معرفی کند. سینمای مستند، گونه‌ای گویا و روان برای معرفی قابلیت‌ها، مزیت‌ها و ویژگی‌های فرهنگی مناطق مختلف ایران است.

روایتی مستند از یک جدایی

فیلم «جاهای خالی پر شود» روایتی مستند از یک جدایی است. ملینا پس از جدایی پدر و مادرش در خانه پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می‌کند. والدین او هر دو دوباره ازدواج کرده‌اند و هیچ کدام شرایط نگهداری از دختر ۱۰ ساله‌شان را ندارند اما ملینا در تلاش است شرایطی ترتیب دهد تا بتواند با مادرش زندگی کند. «عطیه زارع آرندی» تهیه‌کننده و کارگردان اثر که خاله ملینا است، قصه یک جدایی را روایت می‌کند که برای خواهرزاده‌اش رخ داده است. آدم‌های این مستند به دلیل نزدیکی و بی‌تعارفی که با فیلمساز دارند، تصویری واقعی از خودشان را روبه‌روی دوربین نمایان می‌کنند و به معنای واقعی کلمه «خودشان» هستند. اشک‌ها، لبخندها، بیم‌ها و امیدهای آدم‌های یک زندگی در قاب دوربین فیلمساز جا می‌گیرد. فیلم «جاهای خالی پر شود» توقعات مخاطب را از تماشای یک فیلم مستند برآورده می‌کند، روایت واقعی بحران درونی یک کودک که فیلمساز از نزدیک با آن روبه‌رو شده و تلاش کرده که این تجربه شخصی را با مخاطبانش به اشتراک بگذارد و در شکل روایت از الگوهای ثابت و تکراری پرهیز کند. 

تصاویری کمتر دیده شده از لطف و قهر طبیعت

قصه سیل هم که اتفاقی تراژیک و جانکاه در همه جای جهان است، ظرفیت‌های دراماتیکی برای روایت دارد. فیلم «رش او» هم ماجرای سیل فروردین ۹۸ لرستان که رود کشکان طغیان می‌کند و حیات را از اهالی آنجا می‌گیرد، با قصه‌ای مرکزی تعریف می‌کند. در این فیلم، جوان محبوب طایفه جوادی را آب می‌برد و پدرش سرگشته‌ ردی از اوست و مسیر آب را می‌گردد.

همسر جوانش نیز داغدار است و توالی اتفاق‌های بد این باور را در او به وجود آورده که بدیمن است. روابط پیچیده و لحظات عاطفیِ خانوادگی با تصاویری کمتر دیده شده از لطف و قهر طبیعت با جغرافیای سخت لرستان همراه شده و محتوای اصلی این فیلم مستند را رقم می‌زند در نهایت اما هر کس زندگی خودش را دارد تا سیاهی سیل را از سر بگذراند.

فیلم «ناگهانگی» ساخته علی نیکبخت نیز از منظری متفاوت به ماجرای سیل بلوچستان پرداخته و مسئله «توریست بحران» را مورد نقد قرار داده است. فیلم «وایو» هم با تصاویر و قاب‌هایی زیبا و چشمنواز، حادثه زشت سیل در گمیشان را نشان می‌دهد.

ثبت مقاومت با دوربین مستند

داغ جنگ در سوریه همچنان بر پیشانی خاورمیانه تازگی می‌کند. بخش قابل توجهی از فیلم‌های امسال جشنواره هم ارتباط مستقیم و غیرمستقیم به مسئله جنگ در سوریه داشت. فیلم «هجده هزار پا» قصه احمد ۲۵ ساله اهل سوریه را روایت می‌کند که در تلاش است برای خانواده خود و بقیه مردم شهرش در فوعه که در محاصره نیروهای تکفیری است از راه آسمان آذوقه و کمک
ارسال کند.

فیلم «چشم ایرانی» هم به نوعی ثبت لحظات مختلف زندگی در کنار جنگ است که از نگاه یک عکاس جنگ روایت می‌شود. این فیلم شامل ۶ سفر به سوریه و چهار سفر به عراق است که توسط حسن قائدی از سال ۹۲ تا تقریباً پایان جنگ انجام شده است.

«چشم‌ ایرانی» ما را با خود به لحظاتی می‌برد که شاید در هیچ فرصت دیگری نتوانیم مثل حسن قائدی به این دست از سوژه‌ها تا این حد نزدیک شویم؛ لحظات زندگی آدم‌ها در جنگ.

«حلب دریا ندارد» هم از نمونه‌های مستندسازی تکنفره به شمار می‌رود که کارگردان پنج ماه پس از آزادسازی شهر حلب، در سفری که به این شهر داشته قصه و رؤیاهای ۹ زن و مرد ساکن حلب را روایت کرده است. شهر حلب در زمان جنگ سوریه با داعش دو نیمه
شده بود.

یک نیمه کاملاً سالم و یک نیمه کاملاً ویران و مستند «حلب دریا ندارد» جزو نخستین مستندهایی است که پس از آزادسازی این شهر از دست نیروهای داعش در نیمه ویران حلب که بافت تاریخی و قدیمی شهر در آن قرار دارد تصویربرداری شده است.

پنجرهای به تاریخ معاصر ایران

تاریخ معاصر ایران از موضوعات جذاب برای تولید مستند به ویژه مستندهای آرشیوی است. شاید بتوان یکی از مستندهای قابل توجه در این دوره از جشنواره را «کودتای ۵۳» دانست. تقی امیرانی، مستندساز ایرانی حین تحقیق برای ساخت فیلم مستندی درباره کودتای ۲۸ مرداد به مدارک و اسنادی دست یافته که دهه‌ها از چشم عموم مردم و اغلب تاریخ‌نویسان این حوزه پنهان بوده است. اسنادی که بسیاری از زوایای تاریک تاریخ ۶۷ ساله این رویداد را نیز روشن کرده است. کودتای ۵۳ محصول ۱۰ سال کاویدن اسناد محرمانه و پیگیری مصرانه شواهد برای درک جزئیات حیرت‌انگیز کودتاست. به این اعتبار، فیلم روایتی از کودتای ۲۸ مرداد به دست می‌دهد که تاکنون روی پرده سینما دیده
نشده است.

مستند «کمیته» هم روایتی از فعالیت‌های کمیته‌های انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب دارد که بعدها در مسیر ادغام با ژاندارمری و شهربانی قرار می‌گیرد. در این مستند با کسانی که موافق و مخالف این ادغام بودند، گفت‌وگو می‌شود و معایبی که کمیته‌های انقلاب اسلامی در اوایل مسیر فعالیتشان با آن روبه‌رو بودند را نقد می‌کند. این فیلم که از تولیدات خانه مستند انقلاب اسلامی است، سیر تحولی کمیته‌های انقلاب اسلامی را از آغاز تا پایان روایت می‌کند اما در پایان فیلم مخاطب را بلاتکلیف باقی می‌گذارد که ادغام کمیته کار درستی بود یا نه.

مستند «۲۲/۲۲» هم از مستندهای قابل تأمل در این دوره بود که غیرمستقیم به مسئله سهم‌خواهان از سفره انقلاب اشاره دارد. این فیلم درباره گروهی ۲۲ نفره است که نوجوانی و رفاقتشان با انقلاب اسلامی گره خورده است. این مستند که توسط روایت فتح ساخته شده، درباره یک گروه نوجوان ۲۲ نفره انقلابی در بندر گز است که از همان نخستین روزهای شکل‌گیری انقلاب به شکل منسجم و خودجوش در کنار هم قرار گرفته و در دل فعالیت‌های انقلابی به خوبی خود را نشان می‌دهند. فیلم نگاهی به چرایی این حضور مؤثر از آغاز انقلاب تاکنون دارد. بسیاری از آدم‌های گروه ۲۲ نفره شهید شده‌اند و آن‌هایی هم که مانده‌اند، یاد گذشته‌ها آن‌ها را سر پا نگه داشته
است.

فیلم در کنار روایت ماجرای آدم‌های این گروه و سرنوشتشان، نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی در این بندر دارد و می‌کوشد گوشه‌ای از ماجراهایی که در دوران انقلاب و دوران هشت سال دفاع مقدس در این شهر اتفاق افتاده را بازگو کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.